وی به شکلگیری این نشر اشاره کرد و گفت: شهرستان ادب رؤیایی بود از دوران دانشجویی که اهالی ادب و فرهنگ و هنر بتوانند در آنجا جمع شوند و بخشی از مراسم ادبی کشور در آنجا برگزار شود. در گذر زمان و در طول این سالها و آمدن یک رؤیای ذهنی به روی زمین، از اندیشه یک شهرک ادبی به تأسیس یک انتشارات دست یافتیم و سعی میکنیم بخشی از رؤیای مدنظر را در حوزه نشر محقق نماییم و موجبات همافزایی در عرصه ادبیات را فراهم کنیم، به گونهای که اگر یک نویسنده باتجربه متنی تولید کرد، از آن برای پرورش نسل جوان استفاده نماییم.
*تولید متن و پرورش استعداد اصلیترین هدف ماست
وی افزود: مؤسسه شهرستان ادب از اواسط سال 88 آغاز به کار کرده و گروه شعر، گروه داستان، گروه پژوهش و ... در این مؤسسه راهاندازی شده است. نکته جالب توجه این است که با توجه به اینکه بیشتر اعضای هیأت مؤسس شاعر بودند، اما در سالهای ابتدایی به حوزه داستان توجه بیشتری صورت گرفت. برجستهترن اهداف ما تولید متن، پرورش و کشف استعداد بوده است. اتفاقی که توسط جشنوارهها صورت میگیرد و جشنوارهها با هزینههای سنگین برگزار میشود تا استعدادهای جوان را کشف کنند. ولی این کشفها چقدر حمایت میشوند نامشخص است. ما در حوزه تولید محتوا در سطح ملی ایده مشخصی نداریم.
*برای تولید یک متن ادبی باید مشقتهای بسیاری تحمل کرد
مدیر انتشارات شهرستان ادب گفت: آدمهایی از جنس حماسه اهل ادبیات هستند و برای تولید یک متن ادبی سفرهای بسیاری باید انجام داد و به کشف و شهود نیاز است. برای تولید یک متن ادبی باید مشقتهای بسیاری تحمل شود و در این مسیر افرادی که از طبقات مستضعف جامعه هستند مشقت بیشتری متحمل میشوند و همین موجب شده است که ادبیات مستضعفین و طبقه متوسط در موضع ضعف قرار بگیرد. استعدادهایی که از طبقات متوسط اجتماعی برمیخیزد به دلیل درگیریهای معیشتی دچار ضعف و زوال میشود. این یک اشتباه بزرگ است که تحلیلگران و مدیران اجتماعی انجام میدهند. آنها آثار تولید شده طبقات ضعیف و بالا را با یکدیگر میسنجند، در صورتی که این آثار در شرایط یکسان تولید نشده است.
*باید از برگزیدگان ادبی حمایت شود
وی ضمن اشاره به اینکه موسسه شهرستان ادب سعی میکند زمینه تولید متن را برای شیفتگان ادبیات تسهیل کند یادآور شد: کشف استعداد برای ما موضوعیت نداشت و با توجه به آسیبشناسی که از همان ابتدا انجام دادیم به این نتیجه رسیدیم که زمینه برای کشف استعداد وجود دارد ولی زمینهای برای تولید آثار دیده نمیشود. به این منظور باید برنامهای در سطح ملی تنظیم شود تا برای نمونه 100 نفر اول کشور در حوزه ادبیات را حمایت کنند. ما در تاریخ ادبیات خود حمایتهای شاهان و حکومتهای تاریخی را از نوابغ ادبی دیدهایم. هر چند شاید تحلیلهای سیاسی در مورد نحوه حکومتداری آنها ارائه شود که این موضوع ارتباطی به حمایتهای آنها از اهالی فرهنگ و هنر ندارد.
*کشف استعدادها گاهی مضر است
مودب گفت: امروز در حوزه ادبیات کشف استعداد صورت میگیرد که این اتفاق گاهی برای ادبیات کشور مضر است. وقتی ما به یک جوان گفتیم که تو نفر اول شعر کشور هستی ذهنش به هم میریزد و توقعات وی بالا میرود. در سطح ملی چه برنامهای برای استعدادهای کشف شده وبه ویژه قشر مستضعف وجود دارد به خصوص که انقلاب ما یک انقلاب مستضعفی بوده و تولید ادبی این طبقات در راستای انقلاب است و اگر حمایت درستی صورت نگیرد احتمالا شعارهای انقلاب اسلامی تضعیف شود.
*اساسیترین وظیفه حاکمیت ایجاد تقاضاست
وی توضیح داد: در شهرستان ادب در بخش تولید ادبی سعی کردهایم تا فعالان این عرصه را شناسایی کرده و با آنها ادامه دهیم. ما تاکنون در همین مدت کوتاه 25 داستان و 35 مجموعه شعر روانه بازار نشر کردهایم. اگر واقعا قرار بر این باشد که یک جریان تولید ادبی ایجاد شود قبل از آن باید یک جامعه کتابخوان داشته باشیم. اساسیترین وظیفه حاکمیت در این حوزه تحریک و ایجاد تقاضا است. نظام آموزش و پرورش، آموزش عالی و مجموعههای رسانهای باید کودکان و اقشار را در مسیر کتابخوان شدن قرار دهند. ولی چرا این اتفاق نمیافتد سوالی است که باید از حاکمیت و دولت پرسیده شود. این در حالی است که حجم انبوهی از تبلیغات برای کالاهایی صورت میگیرد که از ضرورتهای زندگی روزانه است و بدون تبلیغ نیز به آنها نیازمندیم. تولید متن ادبی یک فرایند زمانبر است و عرضه در این عرصه متناسب تولید متن نیست.
*مردم از سخنان یک شاعر هیچگاه خسته نمیشوند
مدیر انتشارات شهرستان ادب گفت: یادم میآید که در دیداری که با طاهره صفارزاده داشتیم، ایشان گفتند: «من میخواهم یک خبری به شما بدهم و آن اینکه شما یک روح دارید و این روح نیازهایی دارد.» ما نسبت به نیازهای خود در حوزه فرهنگ و ادبیات آگاهی نداریم و بیاطلاعی از تولیدات صورت گرفته نیز موجب میشود تا کمتر به سراغ آثار تولید شده برویم. ما در صدا و سیما و تلویزیون ساعتها برای یک فوتبال برنامه میسازیم و به حواشی آن میپردازیم. اما تاکنون این اتفاق نیفتاده است که بخشی از این برنامهها به معرفی کتاب و نویسندگان اختصاص یابد. شنوندگان یک شاعر هیچگاه خسته نمیشوند زیرا در سخنان او خلاقیت، کشف و جذابیت وجود دارد. همین الان که در جام جهانی به سر میبریم شما توجه کنید که حجم زیادی از تبلیغات برای این مسابقات صورت گرفته است. مردم ما از مشتریان بازار ادبیات هستند ولی از محتوای آن بیخبرند. جامعه ما به شعر علاقهمند بوده ولی متاسفانه بهترین آثار شاعران ما در بهترین حالت 10 چاپ 2000 نسخهای میفروشد.
*هوش ادبی یک ثروت است
وی ادامه داد: آموزش و پرورش میتواند با راهاندازی اردوهای ادبی برای معلمان و دانشآموزان موجب ایجاد یک جریان کتابخوانی در یک بازه زمانی شود. مشکل اساسی ما این است که نظام آموزش و پرورش و آموزش عالی هوش ادبی و هنری را ثروت تلقی نکرده و بیشتر موضوعات فنی و علمی را ثروت تلقی میکند. اما از این نکته غافل شدهایم که در حوزه علوم انسانی نیازمند نخبه هستیم.
*غیر از تولید و تعامل با مولف نباید دغدغه دیگری داشته باشم
این شاعر به وضع توزیع کتاب نیز پرداخت و گفت: در زمینه عرضه و فروش آثار تولید شده نیز کمکاریهایی صورت گرفته است. من به عنوان یک ناشر نباید دغدغهای غیر از تولید و تعامل با مولف داشته باشم در این زمینه ریلگذاریهای مناسبی صورت نگرفته است تا آثار تولید شده در دسترس مخاطبان قرار بگیرد. باز تاکید میکنم اصلیترین وظیفه حاکمیت ایجاد تقاضاست. حاکمیت در موضوعی مانند کنکور تقاضایی ایجاد کرده که موجب شده است عدهای تولید کننده جزوه کنکور به گردشهای مالی سنگین و معادل یک تولید کننده لوازم خانگی خارجی دست یابند. این تقاضای مریض از سوی حاکمیت ایجاد شده است. ما این نگاه را داشتیم که در حوزه مدیریت فرهنگی نشر باید تقاضا ایجاد کنیم به همین منظور «رودخوانی» محمدمهدی سیار را در یک هیات مذهبی رونمایی کردیم و این اولین باری بود که این اقدام به این شکل صورت گرفت و در همان شب رونمایی 250 جلد از این کتاب با قیمت پشت جلد به فروش رسید. از دیگر کارهایی که ما در شهرستان ادب به آن فکر کرده و انجام دادهایم توجه به زادگاه و محل زندگی یک شاعر و نویسنده است. موضوعی که مدیران فرهنگی تاکنون به آن نیندیشیدهاند. اگر یک شاعر در محل زندگی و زادگاه خود معرفی و شناخته شود تاثیر آثارش بیش از گذشته خواهد شد.
*پرداختن به آثار یک نویسنده یا شاعر بعد از مرگش هنر نیست
علیمحمد مودب از رسانهها نیز انتقاد کرد و گفت: همه دنیا فوتبالیستها و هنرمندان نیستند که در شب عید نوروز یک مبلغ کلانی پرداخت شود تا این افراد بیایند و در تلویزیون چهره خود را نمایش بدهند. از آنطرف چرا وقتی یک نفر برنده جایزه کتاب سال میشود نباید تلویزیون چند دقیقه با وی صحبت کند، ولی برای پخش یک فوتبال تمام حواشی آن نمایش داده میشود. فرزندان ما اسم ختافه و آرمینیابیلفیلد را میدانند اما شاعر و نویسنده جوان کشور را نمیشناسند. چرا رسانههای ما که برخی از آنها حتی ادعای مذهبی بودن نیز دارند تازهترین اثر یک شاعر یا نویسنده را در صفحه و تیتر یک خود نمیآورند. اینکه بعد از مرگ یک شاعر یا نویسنده روزنامههای چپ و راست و رسانهها به آثار او میپردازند هنر نیست.
*سنت معرفی کتاب از سوی رهبری باید تبدیل به یک برنامه شود
وی در پایان گفت: بارها ورود رهبری در حوزه کتاب را شاهد بودهایم که ایشان به معرفی یک کتاب پرداختهاند. سنت معرفی کتاب از سوی رهبری معظم انقلاب باید تبدیل به یک برنامه نظاممند شود و کتاب مستمر معرفی شود و نباید منتظر بمانیم تا رهبری بازار کتاب را رصد کند. باید از تمام ابزارهای تبلیغی برای تبلیغ و ترویج کتاب سود برده شود. جزوههایی که مجمع ناشران انقلاب اسلامی با آنها کتاب را معرفی میکند، آغازی است که باید با قوت ادامه داده شود.